loading...
فراتر از یک رویا
محمد مهدوی بازدید : 329 چهارشنبه 04 دی 1392 نظرات (0)
يارو داشت رد مي شد، ديد دارن يه نفرو ميزنن. پرسيد: چرا ميزنيدش؟ گفتند: فلان فلان شده ادعاي پيامبري ميكنه. گفت: بزنيد اون دروغگو رو، من اونو نفرستادم. ******************************* 2 تا دوست با هم ميرن هتل، اولي ميره توالت فرنگي، دومي مياد كتكش ميزنه! ميگن: چرا ميزنيش؟ ميگه: من هر روز از اين چشمه آب مي خورم، اين اومد دستشويي كرد توش ! يارو از زنش ميپرسه: از ازدواج با من مثل سگ پشيموني يا مثل خر كيف مي كني؟ *********************** يارو نوشابه ميخوره، گازشو ميگيره ميره شمال *********************** غضنفر: اون مورچه رو ميبيني كه بالاي اون كوهه؟ قل مراد: كدومو ميگي؟ اوني كه چشماش بسته است يا اوني كه چشماش بازه؟ جوک,جک, سری 7 , 8 به قل مراد میگن خیلی آقایی میگه:ما بیشتر !!! شعر غضنفر برای نامزدش: صبح که دره پنجرمون وا میشه عصر که در پنجرمون وا میشه شب که در پنجرمون وا میشه وای که چقدر پنجرمون وا میشه !!! صرف فعل نشستن به گویش شیرین لری: مو بنشینم، تونم بنشینی، اونم بنشینه، ما که بنشینم، شمام که بنشینید، دیه جا نی اونا بنشینن! غضنفر عینکش را دور دستش می چرخونه بعد میزنه چشش، سرش گیج میره میخوره زمین! جوک,جک سری 6 عنکبوته قرص اکس می خوره پتو میبافه یه روز يه مرغ وخروسي ميرن مغازه تخم مرغ بگيرن مغازه دار ميگه چرا خودت تخم نمي زاري ميگه اخه ما هنوز نامزديم ************* از گوسفنده می پرسن سیستم دستشویی رفتن شما چیست ؟ میگه سبک گروه آریان ......... دونه دونه دونه دونه دونه ********************* روزی غضنفر برای کار و امرار معاش قصد سفر به آلمان میکنه و همسرش و نوزده بچه قد و نیم قد رو رها کنه خلاصه همسرغضنفر گفت :حال ما چه طور از احوال تو با خبر بشیم؟؟؟؟ غضنفر گفت: من برای تو نامه مینویسم.... همسرش گفت: ولی نه تو نوشتن بلدی و نه من خوندن !!!!!!!!!!!!!!!!! غضنفر گفت من برای تو نقاشی میکنم ... تو که بلدی نقاشی های منو بخونی مگه نه ؟؟؟؟؟؟ خلاصه غضنفر به سفر رفت و بعد از دو ماه این نامه به دست زنش رسید .. این شما و این هم نامه ببینید چیزی میفهمید!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟ + + + + حال ترجمه از زبان همسرش خط اول :حالت چه طوره زن ؟ خط دوم :بچه ها چه طورن ؟ خط سوم : مادرت چه طوره ؟ خط چهارم :شنیدم سر و گوش ت می جنبه!!! خط پنجم : فقط برگردم خونه.... خط ششم : می کشمت خط هفتم :غضنفر از آلمان... ************************* غضنفر پشت در اتاق عمل بود ، پرستار صدا مي زنه: همراه مريض ... غضنفر ميگه: .... 0912487... ************************************* یه روز یه خسیسه داشته به خودش اب یخ میریخته . میگن : چرا اینجوری میكنی . میگه: می خوام سرما بخورم . میگن: چرا؟ میگه: اخه یه پنیسلین دارم داره تاریخش میگذره ********************* از غضنفر مي پرسند هدفت از تحصيل چيه؟ ميگه : مي خوام درس بخونم، دكتر بشم، مطب بزنم، پولدار بشم، وانت بخرم باهش كار كنم! ************************************* به يه بچه ميگن: اون چه حيوونيه كه به ما گوشت، كفش، لباس ميده؟ ميگه: بابام. ***************************************** قل مراد دزدي، صاحبخونه پا ميشه ميگه: كيه اون جا؟ يارو ميگه: هيچكي، گربه ست، بعععععع. ***************************************** يارو از زنش ميپرسه: از ازدواج با من مثل سگ پشيموني يا مثل خر كيف مي كني؟ *********************** يارو نوشابه ميخوره، گازشو ميگيره ميره شمال *********************** غضنفر: اون مورچه رو ميبيني كه بالاي اون كوهه؟ قل مراد: كدومو ميگي؟ اوني كه چشماش بسته است يا اوني كه چشماش بازه؟ ******************************* تك زنگ جيست؟ با خبر شدن 2 گدا از حال هم. ******************************* ! غضنفر میره کارواش بهش میگن پس ماشینت کو؟میگه راه نزدیک بود پیاده اومدم ============ غضنفر به زنش ميگه ميدوني فرق تو با بز چيه ؟ زنش ميزنه زير گريه قهر ميكنه . غضنفر بهش ميگه غلط كردم هيچ فرقي ندارين !!!!!! ============ غضنفر داشته خرما خیرات میكرده،حیف نون میاد یه مشت برمیداره.غضنفر میگه:1نفر مرده،اتوبوس كه چپ نكرده... ============ غضنفر میره امتحان گواهینامه،افسر ازش میپرسه اگه سر یه چهارراه 1دوچرخه سوار،1آمبولانس،1ماشین آتش نشانی و 1لندرور باشه،به ترتیب كدومشون باید برن؟غضنفر میگه:اول آمبولانس،بعد ماشین آتش نشانی،بعدشم دوچرخه.افسر میپرسه پس لندروور چی شد؟!غضنفر میگه:همون اول رفت... ============ يه روز غضنفر رو به جرم دزدي مي برن دادگاه قاضي ميگه خجالت بکش اين دفعه چهارمته که مياي دادگاه. غضنفر به قاضي ميگه تو خجالت بکش که هر روز اينجايي ! ============ غضنفر با دوست دخترش ميرن پارك غضنفر ميگه :عزيزم اگه اين درخت كاج زبون داشت الان به ما چي ميگفت ؟ دختره ميگه اگه زبون داشت ميگفت احمق من زردآلوام نه كاج ... ============ غضنفر میره کلاس انگلیسی ازش میپرسن اسمت چی؟ میگه :power god new day می پرسن معنیش چیه ؟میگه :قدرت الله نوروزی ============ بیست سوالی غضنفر: - جانداره؟ نه! الهی چرا مُرده؟ ============ یه غضنفر تو آینه عکس خودشو می بینه بعد می گه: ا...این چه آشناست ! بعد از « یه ساعت فکر کردن داد می زنه: فهمیدم... این همون کره خریه که امروز تو آرایشگاه یک ساعت زل زده بود به من ! ============ غضنفر سرطان داشته، میره مشهد خودشو با قفل و زنجیر میبنده به پنجره فولادی و كلید رو هم قورت میده، میگه: تا شفا نگیرم نمیرم! بعد یك ساعت خبر میرسه كه تو حرم بمب گذاشتن، غضنفر یك كم دست و پا میزنه، بعدِ یك مدت داد میزنه: یا حضرت ابوالفضل منو از دست این امام رضا نجات بده!!! ============ غضنفر میره مسابقه بیست سوالی، رفقاش از پشت صحنه بهش میرسونن كه: جواب خیاره، فقط تو زود نگو كه ضایع شه. خلاصه مسابقه شروع میشه، غضنفر میپرسه: تو جیب جا میگیره؟ میگن: نه. غضنفر میگه: بابا این عجب خیار گنده ایه! =========== غضنفر ساندویچ فروشی داشته، یك روز یك بابایی میاد میگه: قربون یك ككتل بده، فقط بیزحمت توش گوجه نذارید. غضنفر میگه: آقا امروز گوجه نداریم، میخوای خیارشور نذارم؟!! ============ مناجات حیف نون با خدا.خداوندا گناهان مرا فقط تو دیدی توهم شتر دیدی ندیدی! ============ غضنفر:آقا این همسایه مون ساعت ۲ نصفه شب هی با مشت میکوبید به دیوار خونمون! دوستش:عجب آدم های مردم آزاری پیدا میشن.حتماً نذاشتن بخوابی؟ غضنفر:نه,خوشبختانه خواب نبودم,داشتم شیپور تمرین می کردم. ============ غضنفر از دوستش میپرسه توکه چشم کجاست؟ دوستش میگه چشم که توک نداره.میگه پس چرا خواننده میخونه توکه چشمات خیلی قشنگه..! ============ اگه گفتین غضنفر به قرمز کم رنگ چی می گه؟ قرمز آسمانی! ============ غضنفر تو کیوسک تلفن بوده، بیرون که میاد ازش می‌پرسند سالمه؟ میگه: سالمه فقط آفتابه نداره ! ============ به غضنفر ميگن يه جمله ي فلسفي بگو ميگه: احمق ترين افراد كساني هستند كه به همه چيز اطمينان كامل داشته باشند. ميگن: مطمئني؟ ميگه: صد در صد !! ============ نامزد غضنفر: اینقدر مى خوامت که دوست دارم تو بغلت بمیرم غضنفر: تو رو بخدا برو بغل ننت بمیر واسه ما مشکل درست نکن! ============ غضنفر تو موزه لوور فرانسه خسته می شه یه صندلی خالی می بینه میره می شینه مامور موزه با سرعت به طرفش میاد و بهش میگه : آقا پاشو این صندلی ناپلئونه ! میگه : خب بابا ! هر وقت اومد بلند می شم !!! ============ ميگن چه كارى بلدى؟ ميگه بلدم اداى كلاغ رو در بيارم! ميگن اونو كه مام بلديم:قار قــار...!بفرما بيرون... غضنفر هم پـــ ـــرواز ميكنــه و ميــره..!: ============ غضنفر میره کولر بخره، یارو میگه کولر آبی میخوای؟ میگه: فرقی نمیکنه، قرمز بده. ============ غضنفر به یه یارو تصادف میکنـــــــــــه ! افسر میاد و می‌پرسه: کدومتون مقصر بودید؟ غضنفر میگه: والله من خواب بودم، ندیدم...! ============ چند دلیل عمده شهادت شهدای حیف نون اینا : ۱_آزمایش ماشه تفنگ ۲_پرتاب اشتباهی ضامن به جای نارنجک ۳_سوراخ کردن ماسک شیمیایی برای ورود بهترهوا ۴_دنبال کردن پروانه در میدان مین ۵_نگاه کردن به داخل لوله تفنگ جهت اطمینان از خروج صحیح گلوله علت بعضی ها نیز هنوز فاش نشده… ! ============ حیف نون به غضنفر میگه : بیا پنیر و انگور بخوریم . غضنفر میگه : من اسهال دارم . حیف نون میگه : ای بابا ، اونو بعد میخوریم ! ============ به حیف نون میگن چرا پاهات پرانتزیه , میگه حتما مطلب مهمی وسطشه ============ راهنمایی و رانندگی شهر حیف نون برای چندمین بار اعلام کرد: “شهروندان عزیز برای، آزمون راهنمایی رانندگی لازم نیست ناشتا باشید !! لطفا سوال نفر مایید ============ به حیف نون میگن با اشکال جمله بساز میگه خواهرت را بیار ماچ کنم میگن این که اشکال نداره میگه پس مادرتم بیار ============ حیف نون قاضی میشه بهش میگن حکم کن، میگه پیک ============ پلیس شهر حیف نون از شهروندان خواهش کرد : از تعریف کردن مشکلات و گرانى ، جلوى دوربین هاى بزرگراهها جدأ خوددارى کنند ! ============ به حیف نون ميگن با بالش جمله بساز . ميگه :من رفتم جنگل يه كلاغ ديدم و زدم تو بالش . بهش ميگن :منظورمون اون بالشه . ميگه: من رفتم جنگل يه كلاغ ديدم و زدم تو اون بالش . ميگن : نه منظورمون تشك بود . ميگه : من رفتم جنگل يه كلاغ ديدم .تو شك بودم بزنم به اين بالش يا اون بالش. ============ حیف نون ادعای پیغمبری میكنه . بهش میگن خوب كتابت كو ؟ میگه ، فعلا جزوه میگم بنویسید تا بعد ...!!! ============ به حیف نون ميگن سفر حج چطور بود ؟ ميگه خيلي سنگ به سر و صورتم خورد ولي بالاخره بوسيدمش! ============ یه گونی پشکل میخرن بازش که می کنن یه لره از توش میپره بیرون میگن « تو اینجا چکار«می کنی؟؟ میگه من جایزشم ................................................................... به یه لره میگن تو شهر شما آدم معروف هست؟؟لره:آره سوفیا لره... جسیکا تی لر...لره « و هاردی... تازاش هم یه مولکول کشف کردیم که اسمش اینه: کلر ..... ................................................................... یه روز یه لره میره دستشوئی وقتی می یاد بیرون میبینن دهنش خونیه میپرسن « چی«شده میگه با مسواک خانواده دندونامو شستم0 ................................................................... لره خوابش سنگین بوده، تخت میشکنه « ................................................................... به لره میگن: دخترتو به کی دادی؟ میگه: غریبه نیست. دامادمه « ................................................................... ................................................................... لره تو قرعه کشی بانک شرکت می‌کنه، براش شیش ماه زندان در میاد « ................................................................... لره میخواسته ترتیب گاوشو بده، گاوه میگه: ما، ما! لره میگه: خفه‌شو، اول ما، بعد « تو! ................................................................... خرسه به یکی حمله میکنه و میگه: ویاوخوام وخورمت! طرف میگه: اِ؟ میه تونم لری؟ « خرسه میگه: ها، ما حیوونا همه لریم، وجز خر که ترکه! ................................................................... لره بالا پشت بوم میخوابه، سردش میشه، پا میشه در پشت بومو میبنده « ................................................................... به لره میگن تبادل لینک میکنی؟ هیچی جواب نمیده!!! « ................................................................... لره دلو میزنه به دریا، غرق میشه « ................................................................... به لره میگن حموم چند بخشه؟ میگه: دو بخشه، زنونه و مردونه « .................................................................. لره دیش ماهوارشو می‌ذاره روی پشت بوم، روش می‌نویسه: کولر « ................................................................... از لره می‌پرسن: قبله کدوم طرفه؟ میگه: کجا بهتون آدرس دادن؟ « ................................................................... یه روز یه لره م ی گ و ز ه یه متر میپره هوا، میگن: چی شد؟ میگه: تو دنده « بود .................................................................. لره میره بدنسازی، مربیه میگه: هفته اول بدن درد داری، ترکه میگه: پس من از هفته « دوم میام. ................................................................... به لره میگن: محبوبترین تیم فوتبالی که دوست داری چیه ؟ میگه: قربون جدش آسد « میلان ................................................................... لره می‌خواسته غرق مناجات بشه، جلیقه نجات می‌پوشه « ................................................................... دریای غم ساحل ندارد. لرا همشو آسفالت کردند « ................................................................... لره باباش آتیش می‌گیره، جو می‌گیردش، از رو باباش می‌پره « ................................................................... از لره در مورد آمریکا سوال می‌کنند میگه: والا یه پاش تو عراقه، یه پاش تو « افغانستانه، فکر کنم میخواد برینه به ایران ................................................................... از لره می‌پرسند: توی طایفه شما آدم مشهور هم هست؟ میگه:‌آره بابا، لره و هاردی، « سوفیا لره، الیزابت تای لور، تازه یه شیمیدان لر یه چیزی کشف کرده که اسمشو گذاشته کلر ................................................................... به یه لره میگن: دو دو تا؟ میگه: پس چند تا؟ « ................................................................... لره پاهاش خواب میره، پتو روش می‌کشه « لره میره توی دل طبیعت، هضم می‌شه « ................................................................... لره داشته شنای قورباغه میرفته، لک لک میاد می‌خوردش « ................................................................... لره جونش به لبش میرسه، تف می‌کنه می‌میره « ................................................................... لره تو قرعه کشی بانک شرکت می‌کنه، براش شیش ماه زندان در میاد « ................................................................... لره میره استادیوم وسط موج مکزیکی غرق میشه « ................................................................... به لره میگن: جسم شفاف چیه؟ میگه: جسمی که از این ورش اون ورش دیده شه. میگن: مثال « بزن: میگه: نردبون ................................................................... لره سیدی می خره می بینه وسطش سوراخه میندازتش تو سطل آشغال « ................................................................... روی بیلبورد زده سیو همان سیب است لره میگه: دروغ میگه من خوردم صابون بید « ................................................................... لره فیلم جنگی میدیده، تموم که میشه سینه خیز میره تلویزیونو خواموش کنه « ................................................................... یه روز یه لره می افتد توی چاه میگه: شانس اوردم تهش سوراخ نبود « ................................................................... یه روز یه لره شکر می خره برای اینکه مورچه نخوره روش می نویسه نمک « ................................................................... به لره میگن: سه تا فوتبالیست نام ببر. میگه: علی دایی، علی کریمی، فرار مهدوی « کیا از لره میپرسن به 5 تا دختر که رو یه میله نشسته ان چی میگن؟ میگه: یه سیخ جیگر « ................................................................... به لره میگن: دخترتو به کی دادی؟ میگه: غریبه نیست. دامادمه « ................................................................... لره ریش بزی میزاره. دچار بحران شخصیتی میشه « ................................................................... لره دور خودش میچرخه، هرز میشه « ................................................................... لره میاد تهران می بینه همه لباس آستین کوتاه پوشیدن تعجب می کنه می گه « اوا پس اینا چه جوری دماغاشونو پاک می کنن ................................................................... لره میگوزه .بچه هاش میزنن زیر خنده. در حالی که اشک تو چشماش جمع میشه « میگه: خدایا این شادیو از بچه هام نگیر ................................................................... یه روز یه لره با تهرانیه ازدواج میکنه شب عروسی تهرانیا میخونن سبد « سبد گل یاس عروس ما چه زیباس لرا میخونن گونی گونی پشکل غلامعلی خوشکل ................................................................... از یه لره می‌پرسند: کدوم برنامه تلویزیون رو بیشتر از همه دوست داری؟ « میگه: پیام بازرگانی! میپرسن: چرا؟ میگه: چون بینش سریال پخش می‌کنند! ................................................................... به یه لری گفتند با جام جم جمله بساز گفت: من هر روز صبح جام جم میکنم « ................................................................... میخواستن لره رو شکنجه روحی بدن، میفرستنش تو یک اتاق گرد، میگن برو یک « گوشه بشین! ................................................................... لره تو مسجد سلیمان مسجد می سازه بالا در مسجد می نویسه بزودی نماز صبح « یک رکعت بدون وضو .................................................................. لره داشته با تمام وجود وضو میگرفته و دستاشو محکم میکشیده رو هم، ازش « میپرسن: چرا اینقدر محکم وضو میگیری؟ میگه: چنی آرم وضو میرم که هیچ گوزی نتنِه باطلش کنه(با لهجه لری) ................................................................... لره گوزید و مرد سر قبر او نوشتن: بادی وزید و گلی پرپر شد « ................................................................... به لره می گن: اگه یه دختری بهت راه داد چکار می کنی؟ می گه ازش سبقت « می گیرم ................................................................... شباهت لرها با شورت؟ با هردو 5 دقیقه بیشتر بگردی ابروت رفته « ................................................................... 1روز یه لره میره پیشه خدا میگه: خدایا چیکار کنم که از ترکا خر تر « باشم.. خدا میگه: برو تو بیابون شنا کن.... میره تو بیابون شنا میکنه 1دفعه میبینه 1ترکه با قایق موتوری میاد میگه اومدم نجاتت بدم! ................................................................... لره تلویزیون میخره بعد کنترلشو. پس میاره ماشین به صاحب مغازه میگه « بیا داداش این ماشین حساب توش بود ما حرومی بهمون نمیاد ................................................................... یک لر برای چند روز میره توی هتل یک روز میبینن توی دستشوئی داره یک « نفر خارجی رو میزنه میان میگیرنش ازش میپرسن قضیه چیه چرا این بدبخت را میزنی لره میگه اینجا یک چشمه اویی بیده (دستشوئی فرنگی ) که مو هر روز ازش او میخوردم این بی پدر و مادر امروز اومده توش ریده ................................................................... یک شب تلویزیون فیلم سینمایی گذاشته بوده، تو فیلم مرده به زنش میگه: « شب بخیر لورا. یهو تو لرستان ملت همه تلویزیون رو خاموش میکنند، میرن میخوابن ................................................................... از لره میپرسن نظرت راجع به فکر, شعور, معرفت و درک چیه؟ لره جواب میده « ما به اینها میگم چهار محال بختیاری ................................................................... یه روز یه لره از خواب می پره دست وپاش می شکنه « ................................................................... لره داشته به قصد کشت، خودش رو میزده! بهش میگن: چی شده؟ میگه: من بی « غیرت، الان فهمیدم از کجای ننه‌ام در اومدم ................................................................... یه روز یه لره میره پیش خدا میگه چطوری میتونم از ترکا خرتر باشم خدا « بهش میگه برو تو کویر شنا کن بعد میره شنا میکنه میبینه یه ترکه با قایق موتوری میاد نجاتش بده!!! ................................................................... یه روز یه لوره میره دمه دره یه مغازه میخونی که نوشتن:علی با ماست رضا « با ماست حسن با ماست لوره میگه آقا ببخشین ماسته خالی ندارین ................................................................... از لره می‌پرسن: بلدی پیانو بزنی؟! میگه: نه. ولی یه داداش دارم...... « اونم نه! ................................................................... لره یه بسته هزار تومنی میشمره 25 تومن کم میاره « ................................................................... لره با هواپیما میاد تهران، تو فرودگاه به رفیقش میگه: اگه میدونستم « اینقدر نزدیکه با ماشین میومدم ................................................................... میدونی لرها از چه عطری استفاده می کنن؟ بوپایلر.....در واقع همان بوی « پای لر ................................................................... لره میره قبرستان می بینه مرده ها رو قبرا نشستن می گه جریان چیه؟؟ میگن « سوال های شب اول قبر لو رفته گفتن فعلا بیرون باشید تا دوباره سوال طرح کنیم ................................................................... به لره میگن چس چیست؟میگه تلاش یک گوز برای حفظ ابرو « ................................................................... لره تازه زفته بود کلاس زبان میره ساندویچی میبینه نوشته هات داگ میگه « بزار یه سگه داغ بخورم خلاصه طرف براش میاره میگه اوه اوه ببین از سگه کجاش به ما رسید ................................................................... لره داشته با اتوبوس 100تا می رفته بعد میاد ترمز کنه می بینه ترمز « بریده می بینیه یک کامیون هم از روبه رو با سرعت میاد می بینه کاری از دستش بر نمیاد به شاگردش میگه مهراد پاشو تصادف ببین حال کن!!! ................................................................... یه لره با یه ترکه تو یه اپارتمان زندگی میکردن یه دفعه برق میره ترکه « یه ظرف میگیره دستش میاد در خونه لره بهش میگه یکم برق بده لره میگه چرا ظرف فلزی اوردی پلاستیکی می اوردی برق نگیرتت. ................................................................... شباهت لر و خورشید: هر دوشون از پشت کوه در اومدن!!! « ................................................................... لره باباش می میره دوستاش میان بهش تسلیت میگن. لره احساساتی میشه میگه « ایشاالله ختم باباتون جبران کنم!!! ................................................................... لره دوزاری سیاه پیادا میکنه، میره تلفن عمومی گوشی رو برمیداره، میگه: « الو آفریقا؟!!! ................................................................... یه لره رفته بود ته چاه فکر میکرد « یه یارو اومد گفت: چرا ته چاه فکر می کنی ترکه گفت: می خوام عمیق فکر کنم ! ! ! ! ! ! ! ! ................................................................... لره واسه اینکه از زندگی جلو بیوفته یه زن حامله میگیره « .................................................................. لره میخواسته آتش نشان بشه. « توی آزمون استخدامی ازش میپرسند اگر جنگل آتش بگیره و اون اطراف آب نباشه چه کار میکنی؟ لره میگه: هیچی تیمّم می کنیم ................................................................... به لره می گن اگه آب نبود چی می شد؟ می گه ما شنا یاد نمی گرفتیم « در نهایت خفه می شدیم می مردیم
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    شما چه بازی را دوست دارید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 13
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 19
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 23
  • بازدید ماه : 21
  • بازدید سال : 409
  • بازدید کلی : 4,494